تصویر بالا: نوع آزمایشی بمب اتم «پسر کوچک» که مشابه آن در سال
۱۹۴۵ در هیروشما ژاپن توسط ایالات‌متحده‌آمریکا منفجر شد.
این تصویر اولین عکس رسمی منتشر شده توسط
دولت ایالات‌متحده از بمب اتمی پسر کوچک است. 

{در سال روز انفجار بمب اتم در هیروشیما}

آلبرت اینشتین (از چهره‌های مطرح تاریخ فیزیک) مستقیما در اختراع بمب اتم درگیر نبود، اما در توسعه‌ی سریع آن نقش کلیدی داشت.

در سال ۱۹۰۵ اینشتین نظریه‌ی نسبیت خاص خود را منتشر کرد. بخشی از این نظریه‌ در مورد رابطه ماده و انرژی است. بر اساس این نظریه، از مقدار بسیار ناچیزی ماده می‌توان مقادیر بسیاری زیادی انرژی آزاد کرد. به‌زبان ساده همان رابطه‌ی معروف انرژی-ماده E=mc^2 که در بمب اتم هم دقیقا همین رابطه صادق است. در این رابطه ضریب مربع سرعت نور (c^2) حدودا ۹۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ مربع متر بر مربع ثانیه (نُه و ۱۷ صفر جلوی آن) است. پس روشن است که چرا مقدار ناچیزی ماده معادل مقادیر عظیم انرژی است. اینشتین جوان صلح‌جو بود و بمب اتم چیزی نبود که زمان چاپ این مقاله در سر داشت.

* یادآوری: همه دانشجوهای فیزیک و مهندسی بخشی از نظریه‌ی نسبیت خاص (حرکت اجسام با سرعت نزیک به سرعت نور) را به زبان‌ساده در پایان فیزیک ۱ دانشگاه یادمی‌گیرند اما بخش رابطه‌ی ماده-انرژی در جلسات اول و دوم فیزیک کوانتوم ۱ کارشناسی مطرح می‌شود.

در سال ۱۹۲۹ میلادی اینشتین به طور عمومی اعلام کرد اگر جنگ بیش از این گسترش یابد «تحت هر شرایطی و بدون در نظر گرفتن علت جنگ و اینکه چطور در مورد آن قضاوت می‌شود، بی‌ قید و شرکت از انجام خدمت سربازی، مستقیم و غیر مستقیم، سر باز خواهد زد».

در سال ۱۹۳۳ میلادی با رشد قدرت آلمان به واسطه‌ی فعالیت‌های هیتلر، موضع اینشتین، با وجود اینکه هنوز ترویج صلح می‌داد، تغییر کرد و فعالیت‌های او با مفهوم «صلح‌طلب مطلق» هماهنگی نداشت.

در سال ۱۹۳۸ میلادی پخش بسته‌های اورانیوم در مراکز تحقیقاتی آلمان و فشار بیشتر آلمان بر سایر کشورهای منطقه و احتمال ساخت اولین بمب اتم به دست آلمان‌ها بسیاری از فیزیکدان‌های آلمان را ترسانده بود. در میان این محققان لئو زیلارد و یوجین ویگنر بیش از همه نگران بودند اما ارتباطی با افراد سیاسی قدرتمند نداشتند.

در سال ۱۹۳۹ این دو دانشمند خطر ساخت چمبر واکنش اتمی را با اینشتین درمیان گذاشتند و از او خواستند برای جلوگیری از ساخت بمب اتم کاری کند. اینشتین تا به حال به ساخت چمبر فکر نکرده بود اما با مطرح شدن این موضوع سریعا به خطر آن پی‌برد. قرار شد زیلارد متن نامه‌ای در مورد احتمال دست‌یافتن آلمان به بمب اتم به رئیس جمهور وقت ایالات‌متحده‌آمریکا فرانکلین دلانو روزولت آماده کرد و اینشتین با امضاء خود آنرا از طریق الکساندر ساکس دوست صمیمی روزولت به دست رئیس‌جمهور ایالات‌متحده برساند. در همین سال آلمان به لهستان حمله کرده بود و جو حساسی بین کشورها حاکم بود. کمی پس از رسیدن نامه به رئیس جمهور، جلسه‌‌ی کمیته‌ی بریگز به منظور بررسی چمبر واکنش اورانیوم تشکیل شد (کمیته‌ی بریگز همان گروهی است که بعدها اولین بمب اتم را ساخت).

در سال ۱۹۴۰ میلادی به دلیل کُند پیش می‌رفت رویه‌ی کار کمیته‌ی بریگز، اینشتین، زیلارد و ویگنر نامه‌ی مستقیم به روزولت و رئیس کمیته‌ی بریگز، لیمان بریگز، ارسال کردند و به آنها اخطار دادند که زمان کم است و باید سریع‌تر فکری کنند.

در سال ۱۹۴۱ ابتدا به نظر‌ می‌رسید که فناوری استفاده از بمب اتمی خیلی پیچیده و حداقل در جنگ کنونی غیر قابل استفاده است اما در ماه‌های ابتدایی پاییز کمیته «کاربرد نظامی انفجار هسته‌ای» بریتانیا به روزولت گزارشی ارسال کرد که طبق آن تا سال ۱۹۴۳ یعنی میانه‌ی جنگ! بشر به دانش ساخت بمب اتم دست خواهد یافت. این گزارش به کار تولید چمبر واکنش هسته‌ای سرعت بسیار بخشید.

بنا به نظر رونالد کلارک (نویسنده‌ی زندگی‌نامه‌ی اینشتین) بلاخره بمب اتم ساخته می‌شد اما با نامه‌ی اینشتین سرعت ساخت آن بیشتر شد و بدون این نامه قطعا تا زمان جنگ ژاپن فناوری آن در این حد پیشرفته نمی‌شد.

در سال ۱۹۴۱ اینشتین تنها دو روز روی بمب اتم وقت گذاشت که نتایج آن در ساخت اولین بمب اتمی آن چنان موثر و بزرگ نبود. جریان این دو روز کار از این قرار بود که ونیوار بوش مهندس آمریکایی در آن زمان بر روی پروژه‌ی a-bomb کار می‌کرد. او از اینشتین برای حل یکی از مسائل تئوری در مورد جداسازی مواد پرتوزا کمک خواست. به جز این کمک کار از اینشتین خواسته نشد زیرا بوش و سایر مدیران پروژه به اینشتین اعتماد کامل نداشتند و او را درگیر پروژه نمی‌کردند.

در سال ۱۹۴۴ نگرانی اینشتین در مورد احتمال دست‌زدن یکی از کشورهای درگیر جنگ به دیوانه‌بازی و انفجار بمب اتم بر سر مردم چنان بالا گرفت که نامه‌ای به نیلز بور نوشت. ترجمه ساده شده‌ای این نامه از این قرار است:
«زمانی که جنگ به پایان برسد، همه کشورها به طور مخفیانه دیگر توسعه فناوری‌های نظامی خود می‌شوند. این روند روزی به جنگی بسیار مخرب‌تر و ویران‌کننده‌تر از جنگ کنونی ختم خواهد شد.»

در سال ۱۹۴۵ انفجار بمب اتم در ژاپن سه ماه پس از تسلیم آلمان انجام شد، آنهایی که از اینشتین خواستند جلوی ساخت بمب اتم توسط نازی‌ها را بگیرند، راه را برای ساخت بمب اتم متفقین باز کردند. اینشتین تا یک سال پس از انفجار بمب اتم هیچ نظری در این واقعه نداد. تا اینکه مقاله‌ی کوتاهی در صفحه اول روزنامه نیویورک تایمز منتشر شد که ترجمه‌ی ساده‌ی آن از این قرار است:

«مطمئن بودم که رئیس جمهور روزولت تا روزی که زنده است استفاده از بمب اتم در هیروشیما را ممنوع خواهد کرد و تا زمانی که روسیه وارد جنگ اقیانوس آرام نشده بود بر عهد خود وفا کرد... و که من همواره استفاده از بمب اتم علیه ژاپن را محکوم کرده‌ام.»

در سال ۱۹۵۴ پنج ماه پیش از فوت اینشتین، او خلاصه‌ای حس خود در مورد نقشش در ساخت بمب اتم را چنین بیان می‌کند:

بزرگترین اشتباه من در زندگی‌ام ارسال نامه‌ای با امضاء خودم به رئیس جمهور روزولت بود که در آن به او اخطار دادم بمب اتم در آلمان ساخته شده است – اما الان باید پرسید اگر آلمان‌ها پیش از متفقین به این فناوری دست پیدا می‌کردند چه خطری دنیا را تحدید می‌کرد؟